سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلمات و اصطلاحات مربوط به طبیعت در آیلتس

اصطلاحات مربوط به طبیعت در انگلیسی

  1. کاهش استرس:

    • اصطلاح: relieve stress
    • معنی: کمتر کردن شدت و ناخوشایندی فشار روحی
    • مثال: "These stress management exercises can help you relax your muscles and relieve your stress."
  2. تحت فشار شدید روحی بودن:

    • اصطلاح: be stressed out
    • معنی: به شدت نگران و عصبی بودن
    • مثال: "Jayden was really stressed out before the test."
  3. پر بودن از …:

    • اصطلاح: be dotted with…
    • معنی: داشتن چیزهایی که در یک منطقه گسترده پخش شده اند
    • مثال: "The countryside is dotted with elegant buildings."
  4. قله‌های پوشیده از برف:

    • اصطلاح: snow-capped mountains
    • معنی: کوه هایی که در قله های آن‌ها برف وجود دارد
    • مثال: "With its snow-capped mountain ranges and gorgeous glens, Scotland is an exciting place to visit."
  5. مسیرهای پر پیچ و خم:

    • اصطلاح: winding paths
    • معنی: مسیری که مارپیچ است
    • مثال: "There was a long and winding path leading up to the cottage."
  6. تپه‌های کم شیب:

    • اصطلاح: gentle rolling hills
    • معنی: تپه هایی که سربالایی و سراشیبی ملایم دارند
    • مثال: "England has an abundance of gentle rolling hills."
  7. مواج/ پیچ و خم داشتن:

    • اصطلاح: undulating
    • معنی: دارای شیب هایی مانند امواج رو به بالا و پایین
    • مثال: "This area is characterised by grassy undulating hills."
  8. رنگین کمانی/ قوس و قزحی:

    • اصطلاح: iridescent
    • معنی: دارای رنگ های مختلف متغیر
    • مثال: "Leo’s latest fashion collection features materials that have an iridescent quality."
  9. سوسو زدن/ روشنایی لرزان داشتن:

    • اصطلاح: shimmering
    • معنی: برق زدن با نور ملایم
    • مثال: "I could see my shimmering reflection on the water."

 

در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در این آموزش آکادمی زبان تات مجموعه گسترده‌ای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با طبیعت در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است. در مقاله کلمات و اصطلاحات مربوط به طبیعت در آیلتس شما می توانید فهرستی از کلمات و اصطلاحات مربوط به طبیعت که کاربرد زیادی در آزمون آیلتس دارند را به همراه معنی و مثال از آنها مطالعه کنید.


کلمات و اصطلاحات مربوط به مسافرت Travel در آیلتس

اصطلاحات مربوط به مسافرت در انگلیسی

در آزمون آیلتس، اصطلاحات مربوط به مسافرت ممکن است در بخش های مختلف آزمون، از جمله Listening، Reading، Writing و Speaking ظاهر شوند. در این خلاصه، به برخی از مهم‌ترین اصطلاحات و کلمات مربوط به مسافرت در آیلتس اشاره شده است.

دسته جمعی آمدن/ رفتن به … (flock to…)

به معنای حرکت به سمت مکانی با تعداد زیادی است. به عنوان مثال:

It’s hardly surprising that tourists flock to see the area. (Cambridge IELTS 8)

جای تعجب نیست که گردشگران دسته جمعی برای دیدن این منطقه می آیند.

تعطیلات (مرخصی) با حقوق (paid holiday)

به معنای مدت زمانی است که از محل کار خود حقوق دریافت می کنید، اگرچه در محل کار نیستید. به عنوان مثال:

The majority of the workers have been entitled to paid holidays. (Cambridge IELTS 8)

اکثریت کارگران حق داشته اند از مرخصی با حقوق برخوردار باشند.

گردشگر کوله به دوش / کوله گرد (backpacker)

به معنای کسی است که با یک کوله پشتی در یک منطقه با پای پیاده یا وسایل نقلیه عمومی سفر می کند. به عنوان مثال:

Jayden is an avid backpacker and photographer.

جیدن یک کوله گرد و عکاس مشتاق است.

سوغات (souvenir)

به معنای چیزی است که یک نفر در طول تعطیلات می خرد تا بعداً به او یادآوری کند که آنجا بوده است. به عنوان مثال:

Adam kept the tickets as souvenirs from the trip.

آدام بلیط ها را به عنوان سوغاتی سفر نگه داشت.

کالای نمایشی (exhibit)

به معنای شی‌ای است که بخشی از یک نمایشگاه است. به عنوان مثال:

Some of the exhibits are fragile and we don’t want them to be accidentally knocked. (Cambridge IELTS 8)

برخی از کالاهای نمایشی شکننده هستند و ما نمی‌خواهیم تصادفاً ضربه بخورند.

آژانس مسافرتی (travel agency)

به معنای کسب و کاری است که به مردم کمک می کند تا مقدمات سفر را فراهم کنند. به عنوان مثال:

Unscrupulous travel agencies should be shut down.

آژانس های مسافرتی بی وجدان باید تعطیل شوند.

پکیج مسافرتی (package tour)

به معنای یک سفر کامل، شامل کرایه، محل اقامت و راهنمای تور، با یک نرخ فراگیر است. به عنوان مثال:

Package tours are a more convenient way to pick and choose how you want to travel in this region.

پکیج های مسافرتی راه راحت تری برای انتخاب و گزینش نحوه سفر در این منطقه هستند.

فصل شلوغی (فصل پررونق سفر) (peak season/high season)

به معنای دوره ای از سال است که گردشگران زیادی از یک مکان دیدن می کنند. به عنوان مثال:

Hotel room rates are normally higher during the peak season/high season.

نرخ اتاق های هتل معمولاً در فصل اوج / فصل شلوغی بالاتر است.

در اینجا چند نکته برای یادگیری و استفاده از اصطلاحات و کلمات مربوط به مسافرت در آیلتس آورده شده است:

  • سعی کنید با فرهنگ ها و مکان های مختلف آشنا شوید.
  • به کتاب ها و مقالات مربوط به سفر مراجعه کنید.
  • فیلم ها و برنامه های تلویزیونی مربوط به سفر تماشا کنید.
  • با دوستان و خانواده خود در مورد سفر صحبت کنید.

با تمرین و تکرار، می توانید اصطلاحات و کلمات مربوط به مسافرت را به راحتی یاد بگیرید و در آزمون آیلتس از آنها استفاده کنید.



در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در این آموزش آکادمی زبان تات مجموعه گسترده‌ای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با مسافرت در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است. در مقاله کلمات و اصطلاحات مربوط به مسافرت Travel در آیلتس شما می توانید فهرستی از کلمات و اصطلاحات مربوط به مسافرت که کاربرد زیادی در آزمون آیلتس دارند را به همراه معنی و مثال از آنها مطالعه کنید. 


کلمات و اصطلاحات مربوط به غذا Food در آیلتس

اصطلاحات و کلمات مربوط به غذا (food) در آیلتس

در آزمون آیلتس، اصطلاحات و کلمات مربوط به غذا ممکن است در بخش های مختلف آزمون، از جمله Listening، Reading، Writing و Speaking ظاهر شوند. در این خلاصه، به برخی از مهم‌ترین اصطلاحات و کلمات مربوط به غذا در آیلتس اشاره شده است.

بهداشت (hygiene): عمل تمیز نگه داشتن خود یا محیط اطرافتان.

ظروف پخت و پز (cooking utensils): چیزی که برای آشپزی از آن استفاده می کنید.

مغذی (nutritious): حاوی چیزهایی که بدن شما برای سالم ماندن به آنها نیاز دارد.

تغذیه خوب یا سالم (good nutrition): غذایی که برای سلامتی شما مفید است.

چاق کننده (fattening): (در مورد غذا) باعث چاقی افراد شدن.

فصل چیزی بودن (be in season): در حال حاضر برای فروش موجود است.

خارج از فصل بودن (be out of season): زمانی از سال که سبزیجات یا میوه های خاصی برای خوردن موجود نیستند.

موجودی مواد غذایی (food supplies): مواد غذایی که موجود است.

غذای منجمد (frozen food): غذایی که با انجماد نگهداری می شود.

غذای کنسرو شده (canned food): غذایی که در ظرف فلزی بدون هوا نگهداری شده است.

غذای نیمه آماده یا حاضری (TV dinner): غذایی آماده منجمد که در ظرف می‌خرید.

تنقلات (refreshments): چیزی برای خوردن یا نوشیدن در یک مهمانی یا جلسه.

یک رژیم غذایی سالم (a wholesome diet): غذایی سالمی که یک نفر هر روز می خورد.

در اینجا چند نکته برای یادگیری و استفاده از اصطلاحات و کلمات مربوط به غذا در آیلتس آورده شده است:

  • سعی کنید با غذاهای مختلف و فرهنگ های غذایی مختلف آشنا شوید.
  • به کتاب های آشپزی و مقالات مربوط به تغذیه مراجعه کنید.
  • فیلم های مربوط به غذا و آشپزی تماشا کنید.
  • با دوستان و خانواده خود در مورد غذا و تغذیه صحبت کنید.

با تمرین و تکرار، می توانید اصطلاحات و کلمات مربوط به غذا را به راحتی یاد بگیرید و در آزمون آیلتس از آنها استفاده کنید.

 

یکی از موضوعاتی که در یادگیری زبان انگلیسی اهمیت بالایی دارد، موضوعات مربوط به غذا است. چه در سفر و چه در زندگی روزمره شما نیاز دارید در مورد غذا به زبان انگلیسی صحبت کنید یا سفارش بدید. یکی از اولیه ترین و مهم ترین کلمات و اصلاحاتی که باید بیاموزد انواع غذا به انگلیسی است. در مقاله کلمات و اصطلاحات مربوط به غذا Food در آیلتس قصد داریم اصطلاحات و واژگان تخصصی مربوط به غذا در انگلیسی  در یک جا جمع آوری کنیم.

آشنایی با اصطلاحات این بخش می‌ تواند به داوطلبان در کسب نمر? مطلوب در امتحان بین المللی مانند آزمون تافل و آزمون آیلتس کمک بسیار زیادی می کند.


کاربرد و گرامر shall در انگلیسی

کاربرد فعل وجهی shall در انگلیسی

فعل وجهی shall در زبان انگلیسی کاربردهای مختلفی دارد که در ادامه به مهم‌ترین آنها اشاره می‌کنیم.

1. shall به عنوان جایگزین have to, need to, be able to

در این کاربرد، shall معنای اجبار، نیاز یا توانایی را می‌دهد. به عنوان مثال:

I shall have to be at my office at 7.am. (ساعت هفت صبح باید در دفتر کارم حضور داشته باشم.) I shall need to prepare another file for the professor. (نیاز دارم (باید) برای استاد یک فایل دیگر تهیه کنم.) They shall be able to live in a container during their journey. (آنها قادر هستند که در طول سفر در یک کانتینر زندگی کنند.)

2. shall به عنوان پیشنهاد یا پیشنهاد

در این کاربرد، shall معنای پیشنهاد یا پیشنهاد را می‌دهد. به عنوان مثال:

Shall I wash the car? (ماشین را بشویم؟) Shall we bring the books from library? (کتاب‌ها را از کتابخانه بیاوریم؟)

3. shall به عنوان سوال یا درخواست

در این کاربرد، shall معنای سوال یا درخواست را می‌دهد. به عنوان مثال:

What shall we do with this body now? (الان با این جسد چه‌کار کنیم؟) When shall I water the Petos? (کی باید به گل پتوس آب بدهم؟)

4. shall به عنوان پیش‌بینی

در این کاربرد، shall معنای پیش‌بینی را می‌دهد. به عنوان مثال:

We shall be there at 8 pm. (ساعت 8 شب به آنجا خواهیم رسید.) I shall remember this moment forever. (تا ابد این لحظه را به یاد خواهم داشت.)

5. shall به عنوان بیان تصمیم

در این کاربرد، shall معنای بیان تصمیم را می‌دهد. به عنوان مثال:

I shall write a novel by next year. (تا سال آینده می‌خواهم یک رمان بنویسم.) We shall move to another house the weekend. (این اخر هفته می‌خواهیم به یک خانه دیگر اسباب‌کشی کنیم.)

6. shall به عنوان بیان تمایل

در این کاربرد، shall معنای بیان تمایل را می‌دهد. به عنوان مثال:

I shall dye the walls of my bedroom pink. (دوست دارم دیوارهای اتاق خوابم را صورتی کنم.) I shall buy a beautiful cabin in the forest. (دوست دارم یک کابین خوشگل در دل جنگل بخرم.)

7. shall به عنوان دستور

در این کاربرد، shall معنای دستور را می‌دهد. به عنوان مثال:

The files shall be prepared as soon as possible. (فایل‌ها باید هرچه سریع‌تر اماده شوند.) The window shall be kept open at all times. (پنجره‌ها باید دائما باز نگهداشته شوند.)

8. shall به عنوان بیان آینده

در این کاربرد، shall معنای بیان آینده را می‌دهد. به عنوان مثال:

I shall go abroad. (به خاج کشور خواهم رفت.) I shall feed the pets. (به حیوانات خانگیمان غذا خواهم داد.)

9. shall به عنوان بیان قول

در این کاربرد، shall معنای بیان قول را می‌دهد. به عنوان مثال:

I shall never forget the days you got my back. (هیچ‌وقت روزهایی که هوایم داشتی را فراموش نمی‌کنم.) I shan’t never do it again. (هرگز این کار را تکرار نمی‌کنم.)

نکات مهم در کاربرد فعل وجهی shall

  • فعل وجهی shall بیشتر در زبان رسمی استفاده می‌شود و در زبان غیررسمی کمتر رایج است.
  • فعل وجهی shall فقط با فاعل‌های I و we استفاده می‌شود.
  • فعل وجهی shall در کاربردهای 1، 2، 3، 4 و 5 می‌تواند با فعل وجهی will جایگزین شود.

امیدوارم این خلاصه برای شما مفید باشد.



برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با shall و گرامر آن و همچنین کاربردهای آن می توانید به مقاله کاربرد و گرامر shall در انگلیسی که توسط آکادمی زبان منتشر شده است مراجعه کنید.


همه چیز در مورد IELTS Speaking

اسپیکینگ یا صحبت کردن یکی از چهار مهارت اصلی زبان انگلیسی است که در آزمون آیلتس نیز مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. بخش اسپیکینگ آیلتس از سه بخش اصلی تشکیل شده است:

  • پارت 1: مصاحبه اولیه با سوالاتی در مورد اطلاعات شخصی مانند خانواده، تحصیلات، کار، علایق و خانه
  • پارت 2: پاسخگویی به یک سوال انتزاعی در مورد یک موضوع خاص با زمان آماده‌سازی یک دقیقه و زمان پاسخگویی دو دقیقه
  • پارت 3: مکالمه در مورد موضوع سوال بخش دوم

برای کسب نمره بالا در بخش اسپیکینگ آیلتس، داوطلبان باید از دایره واژگان گسترده‌ای استفاده کنند، تلفظ مناسبی داشته باشند و از ساختارهای متنوع گرامری استفاده کنند. همچنین، باید بتوانند به سوالات به‌طور واضح و روان پاسخ دهند.

نکات مهم:

  • در بخش اول و سوم، اگر سوالی را متوجه نشدید، می‌توانید از ممتحن درخواست کنید که آن را تکرار کند.
  • در بخش دوم، بهتر است قبل از شروع صحبت، یادداشت‌هایی از نکات مهم سوال تهیه کنید.
  • در بخش سوم، سعی کنید از پاسخ‌های کوتاه و ساده خودداری کنید و از جملات پیچیده‌تر استفاده کنید.

نحوه امتیازدهی:

امتیاز بخش اسپیکینگ آیلتس بر اساس چهار معیار اصلی زیر ارزیابی می‌شود:

  • دسترسی به اطلاعات (Fluency and Coherence): توانایی داوطلب در بیان واضح و روان اطلاعات
  • تنوع ساختاری (Range of Structures): استفاده از ساختارهای متنوع گرامری
  • گستردگی واژگانی (Lexical Resource): استفاده از دایره واژگان گسترده
  • تلفظ (Pronunciation): تلفظ صحیح کلمات و عبارات

برای آگاهی از نحوه امتیاز دهی در آزمون speaking آیلتس و همچنین نکات دیگر مربوط به این بخش از آزمون آیلتس، می توانید به مطالعه مقاله همه چیز در مورد IELTS Speaking بپردازید.

موفق باشید.